پروین اعتصامی – ز غم مباش غمین و مشو ز شادی شاد که شادی و غم گیتی نمیکنند دوام

فاطمه زاهدی دسته بندی: پروین اعتصامی. موضوعات: خردمندانه و شعر و شاعری. حرفه: جملات کوتاه شاعران بزرگ.

ز غم مباش غمین و مشو ز شادی شاد که شادی و غم گیتی نمیکنند دوام

ز غم مباش غمین و مشو ز شادی شاد
که شادی و غم گیتی نمیکنند دوام

ز تخم تلخ نخورد است کس بر شیرین
ز شاخ بید نچید است هیچکس بادام

از آن سبب نشدی همعنان هشیاران
که بیهشانه سپردی بدست نفس زمام

تو آرمیدی و این زاغ میوه برد همی
تو اوفتادی و این کاروان گذشت مدام

چو پای هست، چرا باز مانده‌ای از راه
چو نور هست، چرا گشته‌ای قرین ظلام

به اشتراک بگذارید: پینترست تلگرام تامبلر لینکدین ایمیل

جملات مشابه

خرم آن کس که در این محنت‌گاه خاطری را سبب تسکین است
خیال آشنائی بر دلم نگذشته بود اول نمیدانم چه دستی طرح کرد این آشنائی را
رفتی و روز مرا تیره تر از شب کردی بی تو در ظلمتم، ای دیدهٔ نورانی من
بی روی دوست، دوش شب ما سحر نداشت سوز و گداز شمع و من و دل اثر نداشت
آن کیمیا که میطلبی، یار یکدل است دردا که هیچگه نتوان یافت، آرزوست
از مهر دوستان ریاکار خوشتر است دشنام دشمنی که چو آئینه راستگوست