پروین اعتصامی – نکوئی کن چو در بالا نشستی نزیبد نیکوان را خودپرستی

فاطمه زاهدی دسته بندی: پروین اعتصامی. موضوعات: خردمندانه، دوست، و شعر و شاعری. حرفه: جملات کوتاه شاعران بزرگ.

نکوئی کن چو در بالا نشستی نزیبد نیکوان را خودپرستی

نکوئی کن چو در بالا نشستی
نزیبد نیکوان را خودپرستی

تو نوری، نور با ظلمت نخوابد
طبیب از دردمندان رخ نتابد

بکان اندر، تو بخشی لعل را فام
تجلی از تو گیرد باده در جام

فروغ افکن بهر کوتاه بامی
که هر بامی نشانی شد ز نامی

چراغ پیرزن بس زود میرد
خوشست ار کلبه‌اش نور از تو گیرد

به اشتراک بگذارید: پینترست تلگرام تامبلر لینکدین ایمیل

جملات مشابه

خوش آن رمزی که عشقی را نوید است خوش آن دل کاندران نور امید است
ی خوشا مستانه سر در پای دلبر داشتن. دل تهی از خوب و زشت چرخ اخضر داشتن
تیمار کار خویش تو خودخور، که دیگران هرگز برای جرم تو، تاوان نمی دهند
رفتی و روز مرا تیره تر از شب کردی بی تو در ظلمتم، ای دیدهٔ نورانی من
آن کیمیا که میطلبی، یار یکدل است دردا که هیچگه نتوان یافت، آرزوست
ای گل، تو ز جمعیت گلزار، چه دیدی جز سرزنش و بد سری خار، چه دیدی