نظامی گنجوی – منم عاشق مرا غم سازگار است تو معشوقی تو را با غم چه کار است

منم عاشق مرا غم سازگار است تو معشوقی تو را با غم چکار است

منم عاشق مرا غم سازگار است
تو معشوقی تو را با غم چه کار است

تو گر سازی وگرنه من برانم
که سوزم در غمت تا می‌توانم

مرا گر نیست دیدار تو روزی
تو باقی باش در عالم فروزی

اگر من جان دهم در مهربانی
تو را باید که باشد زندگانی

اگر من برنخوردم از نکوئی
تو برخوردار باش از خوبروئی

تو دایم مان که صحبت جاودان نیست
من ارمانم وگرنه باک از آن نیست

ز تو بی‌روزیم خوانند و گویم
مرا آن به که من بهروز اویم

مرا گر روز و روزی رفت بر باد
تو را هر روز روز از روز به باد


به اشتراک بگذارید: پینترست تلگرام تامبلر لینکدین ایمیل