پابلو نرودا – وقتی تو می خوانی مرا، وقتی تو آوازم می کنی صدایت لایه ای از دانه روز برمی دارد و پرندگان زمستانی هم آوایت می شوند

فاطمه زاهدی دسته بندی: پابلو نرودا. موضوعات: شعر و شاعری و عاشقانه. برچسب: عشق. حرفه: جملات کوتاه شاعران بزرگ.

وقتی تو می خوانی مرا. وقتی تو آوازم می کنی. صدایت. لایه ای از دانه روز برمی دارد. و پرندگان زمستانی. هم آوایت می شوند.

وقتی تو می خوانی مرا، وقتی تو آوازم می کنی صدایت لایه ای از دانه روز برمی دارد و پرندگان زمستانی هم آوایت می شوند.

به اشتراک بگذارید: پینترست تلگرام تامبلر لینکدین ایمیل

جملات مشابه

دستانت را به من بده تا به آنجا حركت كنيم جايي كه هيچ چيز ، در انتظار هيچ چيز نيست جايي كه همه چيز ، تنها در انتظار ماست
حتی ثانیه ای ترکم نکن ، دلبندترین چرا که همان دم آنقدر دور می شوی که آواره جهان شوم، سرگشته تا بپرسم که باز خواهی آمد یا اینکه رهایم می کنی تا بمیرم
به کسی که دوستش داری بگو که چقدر بهش علاقه داری چون زمانی که از دستش بدی مهم نیست که چقدر بلند فریاد بزنی او دیگر صدایت را نخواهد شنید
ترکم نکن حتی برای ساعتی چرا که قطره های کوچک دلتنگی به سوی هم خواهند دوید و دود به جستجوی آشیانه ای در اندرون من انباشته می شود تا نفس بر قلب شکست خورده ام ببندد
pablo neruda love is so short
به ياد خواهي آورد روزي پرنده اي را خيس از عشق يا رايحه اي شيرين را و بازي رودخانه اي كه قطره قطره با دستان تو عشق بازي مي كند