سخنان ماکسیم گورکی | جملات ناب، زیبا و آموزنده از ماکسیم گورکی

maxim gorky only mothers can think of the future

تنها مادران می‌توانند به آینده فکر کنند، چون آنها آینده را با تولد فرزندانشان ساخته‌اند.

جملات ماکسیم گورکی

مجموعه بهترین جملات ماکسیم گورکی

به کتاب خواندن ادامه بده، ولی یادت باشد که کتاب فقط یک کتاب است، و باید یاد بگیری که برای

maxim gorky in the carriages of the past

در کالسکۀ گذشته، شما هیچ کجا نمی توانید بروید.

سخنان آموزنده ماکسیم گورکی

گلچین سخنان ناب و آموزنده ماکسیم گورکی

maxim gorky one word of praise from a woman

یک کلمه تحسین از سوی زنی برای من عزیزتر از قصیده‌ای کامل از سوی مردی است.

وقتی کار مایۀ رضایت باشد، زندگی لذت است! وقتی کار وظیفه باشد، زندگی بردگی است.

maxim gorky remembrance of the past kills

خاطرۀ گذشته تمام انرژی حاضر را از بین می برد و جلوی تمام امید برای آینده را می گیرد.

maxim gorky to meet a man I could take off

چیزی که دوست دارم اینست که مردی را ملاقات کنم که بتوانم کلاهم را به نشانۀ احترام از سر بردارم

جمله زیبای ماکسیم گورکی

جملات و سخنان زیبای ماکسیم گورکی

maxim gorky happiness always looks small

شادمانی را وقتی در دستانت نگه داری همیشه کوچک به نظر می رسد. ولی وقتی آن را از دست دهی،

انسان خوب می تواند احمق و همچنان خوب باشد. ولی انسان بد حتما باید عاقل باشد.

بیوگرافی ماکسیم گورکی

الکسی ماکسیموویچ پشکوف که با نام ماکسیم گورکی شناخته می‌شود (متولد 28 مارچ 1868 – متوفی 18 ژوئن 1936) نویسنده اهل شوروی، یکی از پایه‌گذاران شیوه ادبی رئالیسم سوسیالیستی و فعال سیاسی بود. گورکی پنج بار نامزد دریافت جایزه نوبل ادبیات شد. حدود 15 سال پیش از اینکه به عنوان نویسنده به موفقیت برسد، او در نقاط مختلف امپراتوری روسیه شغل عوض کرد و همین تجارب بعداً در نوشته‌های او تأثیرگذار بود. معروف‌ترین آثار گورکی عبارتند از در اعماق، بیست و شش مرد و یک دختر، آواز مرغ طوفان، مادر، مسافران تابستانی و بچه‌های آفتاب. گورکی با دو نویسنده دیگر هم‌وطنش لئو تولستوی و آنتون چخوف معاشرت داشت و بعداً خاطرات خود درباره هر دو نفر را نوشت.

ماکسیم گورکی در جنبش مارکسیست تازه شکل گرفته سوسیال-دموکراتیک فعال بود. او آشکارا با رژیم تزار به مخالفت برخاست، و در مقطعی ارتباطی نزدیک با حزب بلشویک الکساندر بوگدانف و ولادیمیر لنین پیدا کرد. گورکی برای بخش قابل توجهی از زندگیش از روسیه و بعداً اتحاد شوروی تبعید شد. در سال 1932، وی به دعوت شخصی ژوزف استالین به روسیه برگشت و در ژوئن 1936 در همانجا درگذشت.