اگر چاپلوسی ماهر را تماما برای خود داشته باشی، دلپذیرترین همنیشن است. ولی سلیقه او بسیار غیر قابل اعتماد می
چارلز دیکنز
گلچین بهترین و زیباترین سخنان چارلز دیکنز را در این قسمت از نیکند بخوانید.
جملات چارلز دیکنز
مجموعه بهترین جملات چارلز دیکنز
سخنان آموزنده چارلز دیکنز
گلچین سخنان ناب و آموزنده چارلز دیکنز
بیوگرافی چارلز دیکنز
چارلز جان هوفام دیکنز (متولد 7 فوریه 1812 – متوفی 9 ژوئن 1870) نویسنده و منتقد اجتماعی انگلیسی بود. او شماری از شناختهشدهترین شخصیتهای داستانی جهان را خلق کرده و به عنوان بزرگترین رماننویس عصرِ ویکتوریا شناخته میشود. آثار او از محبوبیت بیسابقهای در طول حیاتش برخوردار بودند و از سوی منتقدان و دانشمندان قرن بیستم به عنوان یک نابغه ادبی به شمار میرفت. رمانها و داستانهای کوتاه او شهرتی پایدار دارند.
موفقیت ادبی دیکنز در سال 1836 و با انتشار داستان دنبالهدار «یادداشتهای آقای پیکویک» آغاز شد. در عرض چند سال او به یک چهره ادبی جهانی تبدیل شد و به خاطر حس شوخطبعی، طنز و رصد تیزبینانه شخصیت و اجتماع به شهرتی فراگیر دست یافت. رمانهای او که بیشتر به صورت قسمتهای ماهانه یا هفتگی منتشر میشدند آغازگر انتشار دنبالهدار روایتِ داستانی و سبک غالب انتشار رمان در عصر ویکتوریا بود. این نوع شکل تقسیمبندی به دیکنز اجازه میداد که واکنش مخاطبان خود را ارزیابی کند و اغلب، طرح و سیر تکاملی کاراکترهای خود را براساس بازخوردها اصلاح میکرد. برای مثال وقتی که پزشک همسرش درباره کاراکتر خانم موچر در رمان «دیوید کاپرفیلد» ابراز ناراحتی کرد که به نظر میرسید منعکسکننده معلولیتهای وی بود، دیکنز کاراکتر او را با ویژگیهای مثبت بهبود بخشید. طرحهای داستانی وی با دقت ایجاد میشدند و او اغلب عناصر را از رویدادهای مناسبتی به داستانهایش انتقال میداد.
دیکنز به عنوان پدیده ادبی دوران خود شناخته میشد. رمان کوتاه او در سال 1843 به نام «سرود کریسمس» همچنان محبوب باقی مانده و الهامبخش اقتباسها در هر سبک هنری است. از رمانهای «الیور تویست» و «آرزوهای بزرگ» بارها اقتباس شده است. این دو رمان همانند دیگر رمانهای او منعکسکننده سبک زندگی در لندنِ اوایل عصر ویکتوریا هستند. رمان او در سال 1859 با عنوان «داستان دو شهر» که وقایع آن در لندن و پاریس رخ می دهد شناختهشدهترین اثر دیکنز از داستانهای تاریخی است. نبوغ خلاقانه دیکنز از سوی نویسندگان بسیاری تحسین شده است. از لئو تولستوی گرفته تا جرج اورول و جی.کی. چسترتون، از واقعگرایی، کمدی، سبک نگارش، توصیف منحصر به فرد شخصیتها و نقادی اجتماعی او تمجید کرده اند. از سویی دیگر اسکار وایلد، هنری جیمز و ویرجینیا وولف از فقدان عمق ذهنی، ساختار سست نگارش و وجود رگههایی از احساساتگرایی تصنعی در آثار او انتقاد کردهاند.
اصطلاح دیکنزین برای توصیف چیزهایی به کار میرود که یادآور دیکنز و نوشتههای او هستند، مانند شرایط بد اجتماعی و یا شخصیتهای نفرت انگیز کُمیک.