«هرگز، هرگز، هرگز تسلیم نشو.»
– وینستون چرچیل
او در میانه‌های شصت سالگی خود بود.
کسب و کار او به علت احداث بزرگراه تازه‌ای که تردد مشتریان به رستورانش را کاهش داده بود، کم کم رو به افول بود.
تنها چیزی که برایش باقی مانده بود خانه‌ای کوچک، اتومبیلی قدیمی، و دستور پختی برای طرز تهیه مرغ سوخاری بود که خودش درست کرده بود.
و او کاملاً بی‌پول بود.
ولی تصمیم گرفت کاری در موردش انجام دهد. نه فقط تلاشی نصفه و نیمه، او اقدامی بزرگ انجام داد.
او با ماشین خود از رستورانی به رستوران دیگر رفت تا دستور پخت مرغ سوخاری را به صاحبان رستوران‌ها بفروشد. در ازای دستور پخت، او درخواست مبلغی به عنوان صاحب حق امتیاز بر روی هر مرغی که رستوران می‌فروخت، داشت.
ولی پیشنهادش رد شد. نه فقط یک یا دو بار. در حقیقت، بیش از 100 صاحب رستوران به او جواب رد دادند.
بالاخره، او به موفقیت دست یافت. او جوابی «مثبت» دریافت کرد.
یک دهه بعد از آن، بیش از 600 نمایندگی فروش مرغ‌هایی با دستور پخت او را در سرتاسر ایالات متحده و کانادا می‌فروختند.
اسم او هارلند دیوید ساندرز است. امروز ما او را با نام کلنل ساندرز، مؤسس مرغ سوخاری کنتاکی، می‌شناسیم.
علیرغم موانع بی‌شمار، او تسلیم نشد و پافشاری کرد. این مفهوم ساده به نظر می‌رسد ولی انجام آن آسان نیست.
در اینجا لیستی از افرادی را می‌آوریم که به دلیل دل و جرئت یا ذکاوت خود، تسلیم نشدند و به موفقیت دست پیدا کردند. امیدوارم که این داستان‌ها به برخی از ما انگیزه دهد که به تلاش کردن ادامه دهیم. می‌دانم که حداقل خودم به این انگیزه خیلی نیاز دارم.
اولین کسب و کار بیل گیتس با شکست مواجه شد
بیل گیتس که از دانشگاه هاروارد ترک تحصیل کرده بود، در اولین روزهای کسب و کار خود شرکتی کوچک به نام Traf-O-Data را اداره می‌کرد و کامپیوتری را به شهر سیاتل فروخت که می‌توانست ترافیک شهر را محاسبه کند. ولی بیزنس او با شکست مواجه شد.
بقیه داستان را همه می‌دانیم.
کمپانی‌های دونالد ترامپ 4 بار اعلام ورشکستگی کردند
این غول دنیای املاک بعد از هر بار ورشکستگی شرکت‌های خود باز هم به سر کار برگشت، و حالا او یک میلیاردر است.
ترامپ حالا آنقدر پول جمع کرده که بتواند به تنهایی از پس تمام خرج و مخارج کمپین انتخاباتی خود برای ریاست جمهوری آمریکا در سال 2016 بر بیاید.
ریچارد برانسون بیش از 10 کسب و کار شکست خورده داشت
ویرجین کولا، ویرجین ودکا و ویرجین کلودینگ فقط چند تا از بیزنس‌های شکست خورده‌ای هستند که او اداره می‌کرد.
برانسون که کارآفرینی با هنر زمین زدن کسب و کارهای بزرگ در صنعت است، همچنین شرکت موفق ویرجین آتلانتیک را هم تأسیس کرد و در این راه با شرکت بزرگ بریتیش ایرویز وارد رقابت شد.
او همچنین جزیره‌ای خصوصی را در تصاحب دارد که هزینه اجاره آن برای هر شب از حقوق سالیانه بسیاری از مردم بیشتر است.
توماس ادیسون 1000 دفعه در اختراع لامپ حبابی شکست خورد
معلمان او در مدرسه به او گفته بودند که بیش از حد احمق است. او همچنین به خاطر بهره‌وری پایین از دو شغل اول خود اخراج شد.
به نظر می‌رسد ادیسون در مقابل عدم پذیرش و موانع مصون بود، و در مقابل هیچ چیزی تسلیم نمی‌شد تا اینکه لامپ رشته‌ای را اختراع کرد که دنیا را تغییر داد.
سویچیرو هوندا از طرف تویوتا طرد شد
هوندا برای شغلی مهندسی در شرکت خودروسازی تویوتا پذیرفته نشد و برای مدتی بیکار ماند.
او شروع به ساخت اسکوترهای خود از خانه کرد، و سرانجام کمپانی خودروسازی هوندا را تأسیس کرد.
او نتوانست به شرکتی که می‌خواست بپیوندد، و بعداً شرکتی را ساخت که دیگران بخواهند به آن ملحق شوند.
اولین محصول ماسارو ایبوکا و آکیو موریتا از سونی با شکست مواجه شد
اولین محصول سونی، پلوپزی بود که برنج را یا بیش از حد یا کمتر از حد می‌پخت. این اولین مانع آن‌ها را متوقف نکرد و آن دو در ادامه یکی از موفق‌ترین شرکت‌های جهان را ساختند.
شعار کنونی این شرکت، خیال‌پردازی (make.believe) است.
اولین کسب و کارهای هنری فورد شکست خوردند
این خودروساز مبتکر پیش از تأسیس شرکت موفق خودروسازی فورد بر اساس روش تولید خط مونتاژ، با شکست‌های متعددی مواجه شد.
یکی از نقل قول‌های معروف او این است که، «هیچ کاری خیلی سخت نیست اگر آن را به بخش‌های کوچک تقسیم کنی.»
بیشتر بخوانید-> جملات کوتاه انگیزشی از افراد مشهور
وینستون چرچیل در انتخابات دولتی بارها شکست خورد
او در مدرسه دچار مشکل بود و در کلاس ششم رد شد. او در رقابت‌های انتخاباتی بارها شکست خورد تا اینکه بالاخره در سن 62 سالگی نخست وزیر شد، و بریتانیا را در جنگ جهانی دوم رهبری کرد.
جمله‌ای حکیمانه از او: «موفقیت پایان نیست، شکست نابودکننده نیست؛ این شهامت ادامه دادن است که اهمیت دارد.»
آلبرت انیشتین تا سن چهار سالگی صحبت نمی‌کرد
گفته می‌شود که انیشتین توسط معلمان سرزنش می‌شد و از مدارس اخراج شد. ولی زمان شکوفایی او فرا رسید، و فیزیک مدرن با تلاش‌های او متحول شد.
او کاملاً شوخ طبع هم بود: «تفاوت بین حماقت و نبوغ این است که نبوغ محدودیت دارد.»
استیون اسپیلبرگ نتوانست وارد مدرسه فیلم مورد علاقه خود شود
او سه دفعه در دانشکده تئاتر، فیلم و تلویزیون دانشگاه کالیفرنیای جنوبی پذیرفته نشد.
ولی او تبدیل به یکی از پرطرفدارترین و تأثیرگذارترین فیلم‌سازان جهان شد، جایزه اسکار را برنده شد و چندین رکورد باکس آفیس را به دست آورد.
مجله فوربس ثروت اسپیلبرگ را 3.3 میلیارد دلار آمریکا تخمین می‌زند.
اپرا وینفری به عنوان گزارشگر تلویزیونی اخراج شد
اپرا برای تلویزیون نامناسب شمرده شد، و با سختی‌های زیادی مبارزه کرد تا توانست خود را به عنوان یکی از تأثیرگذارترین شخصیت‌های تلویزیونی تثبیت کند.
دارایی خالص او 2.3 میلیارد دلار تخمین زده می‌شود. او همچنین رتبه اول قدرتمندترین سلبریتی‌های جهان در مجله فوربس را هم کسب کرده است.
چارلی چاپلین در ابتدا از سوی هالیوود پذیرفته نشد
بازی او در ابتدا توسط استودیوهای هالیوودی رد شد چرا که معتقد بودند ارزش تجاری نخواهد داشت.
ولی بالاخره به او فرصتی داده شد، و چاپلین تبدیل به ستاره فیلمی بزرگ شد.
جمله‌ای معروف از او هست که می‌گوید، «شکست خوردن مهم نیست، ولی برای اینکه بتوانی از خودت یک احمق بسازی نیاز به شجاعت دارد.»
به هریسون فورد گفته شد که فاقد «خصوصیت ستاره» است
او در اولین فیلمش مورد انتقاد قرار گرفت. نقش‌هایی به او داده می‌شد که از آن‌ها راضی نبود. فورد همچنین از شغل روزمره خود مستقیماً سر آزمون‌های فیلم می‌رفت و همچنان لباس نجاری خود را به تن داشت.
ولی او بعداً در فیلم‌های استار وارز و ایندیانا جونز بازی کرد، و یکی از پردرآمدترین بازیگران همه دوران شد.
به مریلین مونرو توصیه شده بود که منشی شود
مؤسسات مدلینگ متقاعد نشدند که او می‌تواند در حرفه مدلینگ موفق شود. او از سوی اولین استودیوی هالیوودی که با آن همکاری کرد، اخراج شد. وقتی شوهر اولش به او گفت دست از مدلینگ بکشد، از او طلاق گرفت تا حرفه خود را دنبال کند، که اقدامی غیرمعمول در دهه 1940 بود.
او سماجت کرد، و مدل و بازیگر بسیار محبوبی شد، به طوری که نام او هنوز هم زبانزد است.
به الویس پرسلی گفته شد که به کار رانندگی کامیون برگردد
این خواننده پرفروش در دوران نوجوانی توسط مدیری در کنسرت Grand Ole Opry تنها پس از یک بار اجرا اخراج شد.
سبک ریتم اند بلوز او خیلی با موسیقی کانتری سازگار نبود.
بیتلز در ابتدا توسط یکی از کمپانی‌های ضبط موسیقی پذیرفته نشد
تهیه‌کننده‌ای به یکی از بزرگترین گروه‌های موسیقی تاریخ گفت که صدای آن‌ها خوب نیست و موسیقی گیتار رو به افول است. ولی ما خیلی بهتر ماجرا را می‌دانیم.
حتی امروز هم بسیاری از گروه‌های موفق موسیقی مثل اوئیسیز (Oasis) اعلام می‌کنند که بیتلز تأثیری مهم بر موسیقی آن‌ها داشت.
مایکل جردن از تیم بسکتبال مدرسه خود خط خورد
بعد از شنیدن خبر خط خوردن، او به خانه رفت و گریه کرد.
او بعدها در مصاحبه‌ای راجع به این اتفاق گفت: «این اتفاق خوبی بود چون که باعث شد بدانم سرخوردگی چه حسی دارد. و می‌دانستم که نمی‌خواهم هیچ وقت دوباره این احساس را تجربه کنم.»
جردن در مصاحبه‌ای دیگر گفت: «شما 100% پرتاب‌هایی که انجام ندهید را از دست خواهید داد.»
کمپانی موسیقی سایمون کاول ورشکست شد
کاول گفته، «من شکست‌های بسیاری داشته‌ام. بزرگترین آن‌ها، وقت‌هایی بود که تعریف و تمجیدها از خودم را باور می‌کردم. شکست‌های کوچکتری هم داشته‌ام، امضای قرارداد با گروه‌های موسیقی که جواب نداد، ولی ورشکسته شدن کمپانی موسیقی من، اولین شکست بزرگم بود» بعد از اعلام ورشکستگی، او به خانه والدین خود برگشت.
ولی علاقه او به صنعت سرگرمی هیچ وقت تغییر نکرد، و در نهایت دارایی خالص 400 میلیون دلار را از این صنعت به دست آورد.
حرف آخر… تسلیم نشوید!
بیشتر بخوانید-> جملات کوتاه در مورد موفقیت